قلبِ صادق! (۱)
پیشکش به شادروان دکتر صادق سیاحی
حسن دادخواه
صادق سیاحی از دانشجویان دوره کارشناسی ورودی پس از بازگشایی دانشگاه و پس از پایان تعطیلات آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز با وقوع انقلاب فرهنگی است. آن برهه، محل دانشکده الهیات و معارف اسلامی در یک طبقه سازمان مرکزی دانشگاه بود و رشته زبان و ادبیات عربی نیز بنا به ضرورت پایدار شدن دانشکده الهیات، از دانشکده ادبیات و علوم انسانی به دانشکده الهیات و معارف اسلامی منتقل شده بود.
خانواده پدری صادق سیاحی، در محله لشکر آباد سکونت داشتند و ایشان این فاصله نسبتا کم را با گام های بلند به سرعت طی می کردند و به دانشکده می رسیدند.جوانی نظیف با ظاهری آراسته و پاکیزه که قدری گوشه گیر و تنها به نظر می رسید. ورودی من، یک نیمسال یا دو نیمسال جلوتر بود و از این رو، فقط برخی واحدهای دروس عمومی مانند زبان انگلیسی را همراه با صادق سیاحی گذراندم. در کلاس زبان که توسط شادروان دکتر اسماعیل بارودی و به زبان انگلیسی تدریس می شد، صادق سیاحی، با آمادگی و تسلط کامل به زبان، پاسخگوی پرسش های استاد بود و این نشان از علم دوستی و توجه وی به علم آموزی داشت. پس از پایان هر کلاس، ایشان با همان گام های بلند و در سایه دیوارها، تند و تنها به لشکرآباد می رفت به یاد ندارم که با دانشجویی سخن می گفت یا در محل دانشکده درنگی داشت!
دوره کارشناسی ارشد و دکتری را در دانشگاه تهران گذراندند. به یاد دارم یکی دو شب مهمان من در خوابگاه مجردی دانشگاه تربیت مدرس روبروی سفارت سابق آمریکا در تهران بود. با نمازهای ایشان در همین دو شب، آشنا شدم. خواندن پاکیزه و با حوصله نماز با فروتنی همیشگی و اخلاص به یادماندنی!
برهه بعدی را در کسوت و لباس عضو هیات علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی با هم بودیم! استادی ارام، با سواد و دوست و همراه دانشجویان و همچنان محجوب و کناره جو و با شخصیت! علقه و پیوندهای او با دین و عشق به ائمه معصومان(ع)، صادقانه و راستین بود و چیرگی او بر متون دینی و برداشت های تازه از برخی آموزه ها که در لابلای سخنان ایشان همچنان در ذهن و ضمیر من مانده است.
بیانی آرام و سخنی مستدل و شخصیتی مستقل داشت و کوشا در مطالعه که چنانچه، قلب نازنین او قوت بهتری داشت، می توانست با انرژی بیشتری در صحنه علمی حاضر گردد. ایشان در سال ۱۳۸۲ کتاب درسی، الادب الملتزم بحب اهل البیت ( علیهم السلام) را برای سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، یا همان انتشارات سمت، تالیف نمودند، راهی که پیشتر توسط شادروان دکتر صادق آئینه وند، پیموده شده بود ولی وی با شرح و بسط بهتری به معرفی سروده های شاعران شیعه در وصف و مدح اهل بیت، پرداختند. دکتر صادق سیاحی، انسانی متشرع و عاشق اهل بیت بود و احترام و باور ژرفی به آن خاندان داشتند.
سالهای سکونت ایشان در کوی استادان، گواه دیگری بر شخصیت آرام و محترم وی و همسر گرامی و سه پسر ایشان است. همکارانی که در نزدیکی و همسایگی وی سکونت داشتند بر وزانت و مهربانی و آراستگی ایشان شاهد و گویا هستند.
سال های اخیر و پس از بازنشستگی را با هدف استراحت و کنار آمدن بهتر با قلبِ مهربان خود، در شهر دیگری سپری کردند. در این چند سال، دو سه بار تلفنی با ایشان احوالپرسی و گفت و گوی صمیمانه داشتم با لحظات به یادماندنی از شادی و خوشحالی وی از این تماس، خدا را بابت این تماس ها شاکرم !
میراثِ صادق (۲)
همه انسانها، دارای ظرفیتی محدود و قابل اندازهگیری از ویژگیهای شخصیتی هستند که اگر نگوییم از زمان بسته شدن نطفه و دوران جنینی، بلکه از روزی که زاده شدند و پا بر کره خاکی گذاشتند، مجموعه ای از عوامل و اسباب و شرایط تاثیرگذار، شخصیت روحی و جسمی و رفتاری آنان را در گذر زمان زیست، ساخته و پرورانده است. حرکتی آهسته و پیوسته، با آگاهی و چه بسا از روی ناآگاهی، از همه تک تک انسانها، موجودی متفاوت از دیگری برآورده است!
بی گمان، با بالنده شدن جسمی و روحی و عقلایی تک تک انسانها، اختیار و اراده و انتخاب و گزینشهای آنان، به شخصیت هر کدام، جلوهای منفرد و خصوصی و شخصی و قابل تفکیک و جدا شده از دیگران، داده است!
ناگفته پیداست که از هیچ انسانی انتظار نمی رود که همه ویژگیهای رفتاری و شخصیتی او، مثبت و در حد اعلای خوبی یا بدون هیچ کاستی و عیب باشد. در واقع و در حقیقت، همه انسانها، آمیخته و آمیزه ای از ویژگی هایی هستند که معدل و نمره و رتبه وجودی آنان را در میان دیگران، معین می کند!
از سوی دیگر، انسانها افزون بر مجموعه ویژگیهایی که دارند، خواه ناخواه اثرات و تأثیراتی بر پیرامون خویش به جا می گذارند، در واقع، جریان و داد و ستد رفتاری، یک جاده دو طرفه است با دستی می گیریم و با دست دیگری به دیگران تحویل می دهیم، جریان و فرایندی چه بسا ناخودآگاهانه!
هر یک از انسانها، میراثی و ثروتی را در زمان حیات و پس از پایان زیست این جهانی و مادی، به جا می گذارد گر چه واژه «میراث» در فرهنگ واژگانی، به دوران پس از مرگ اطلاق می گردد!
اگر نخواهیم به گفتمان دینی و ماورایی، که بر ما پوشیده است، بپردازیم و بر آن تکیه کنیم، زیست کنونی انسانها سرشار از میراثهایی است که به دیگران منتقل می کند و از خود پس از مرگ به یادگار می گذارد و زاد و توشه دیگران می شود!
شادروان دکتر صادق سیاحی، مانند همه انسان های دیگر، دارای شخصیت و رفتاری متمایز بود که برای دوستان و خویشان او ، که در بازه درازمدتی با ایشان بودند، قابل درک و احساس بود!
بی گمان شخصیت و رفتار شادروان دکتر سیاحی، بر پیرامونیان او تأثیر گذاشته است که می توان در گزاره های زیر به عنوان میراث ایشان، مورد اشارت قرار داد:
۱- دینداری و عمل به آموزه های دینی، که در جان و روح وی ریشه دوانده و کاملا صادقانه و اصیل بود. این میراث برای همکاران و خیل دانشجویان وی ارزشمند خواهد بود.
۲ـ تواضع و فروتنی و دوری از خودبزرگ بینی که بی گمان برآمده از تربیت اصیل انسانی و دینی او بوده است. امروزه و در محیط های علمی، دانشگاهیان بیش از دیگران نیازمند ترویج این اخلاق هستند زیرا فروتنی، انسان را از تن دادن به رقابت های کاذب و غیر نافع دور نگه می دارد.
۳ـ ایجاد ارتباط دوستانه و محبت آمیز و مهربانانه با دیگران هر چند که دایره دوستان به لحاظ نفرات، محدود باشد.
۴ـ دستگیری از دیگران و نیازمندان چه به لحاظ کمک علمی و چه کمک مالی و مادی و چه مشورتهای اجتماعی.
۵- رفتار محترمانه و مودبانه با دیگران که از یک شخصیت وزین و والا و رشد یافته انتظار است.
پایان